رهایی از احساس بی ارزشی
در این مقاله میخواهیم در مورد رهایی از احساس بی ارزشی صحبت کنیم برای اینکه از این احساس بی ارزشی و یا تله بی ارزشی بیرون بیاییم باید بدونیم که احساس بی ارزشی چی هست ؟ احساس بی ارزشی یعنی من حس می کنم در زندگی فرد بی ارزش هستم و مدام سعی می کنم شخصیت اصلی خودم را پنهان کنم، شخصیت خودم رو بی عرضه و نالایق می شناسم و مدام ماسک و نقاب میزنم تا دیگران از این شخصیت واقعی من آگاه نشوند .
آدمهای بی ارزش ویژگی های مشترکی دارند که این ویژگی ها باعث شده فرد احساس بی عرضه کی کند و کارایی و توانمندی ای که باید داشته باشد را ندارد و. فرد بی ارزش در تله بی ارزشی می افتد و مدام دست و پا می زند. اما نکته اینجاست که از تله بی ارزشی نمی تواند بیرون بیاید و در این سیکل معیوب می ماند . هر چقدر دست و پا می زند مثل باتلاقی است که در آن بیشتر فرو می رود .
شما برای اینکه بتوانید از این احساس بی ارزشی و تله بیرون بیایید باید بدانید آدم بی ارزش چه ویژگی هایی دارد این ویژگی ها به ترتیب ذیل به این صورت می باشد .
از کجا بفهمیم بی ارزش هستیم؟
• مورد اول : آدمهای بی ارزش مدام خودشون رو با دیگران مقایسه نامنصفانه میکنند، همین مقایسه باعث می شود به دیگران حسادت کنند و احساس بدی را تجربه کنند.
• مورد دوم : دیگران را مدام قضاوت میکنند قضاوت های نادرست.
• مورد سوم : خودشان را بیش از اندازه سرزنش می کنند مثلا وقتی کار اشتباهی انجام می دهند ، یا یک حرفی رو نابجا می گویند ، مدت ها خودشان رو سرزنش می کنند.
• وقتی کسی از آنها انتقاد درست و سازنده می کند ، سریعا جبهه میگیرند و حالت تدافعی دارند، چون یک احساس بی ارزشی از درون آنها را هدایت می کند و آن احساس در فرد بالا می آید و گفتگوی درونی ای به این صورت شکل میگیرد (ببین وقتی از تو انتقاد می کنند منظورشون اینه که تو به اندازه کافی خوب و عالی نیستی).
اصلا تله بی ارزشی چیه؟
همه ما تو زندگی هامون تو موقعیت های مختلف و حساس زندگیمون احساس بی ارزشی و بی عرضگی و شکست می کنیم . مثلاً یکی تو موقعیت شغلی احساس حقارت می کنه ،از این که نمی تونه مثل همکارش عالی باشه و مدام فکر می کنه همکارش از اون بالاتر و لایق تره ، مدام از مقایسهی نامنصفانه استفاده می کنه . در صورتی که اگر توانایی های خودش رو ببینه احساس بهتر و کارها و رفتار بهتری میتونه داشته باشه .
تله اینطوری عمل می کنه ، تو مدام وارد روابطی میشی ، کارهایی انجام میدی که طرف مقابل ، حالا همکارت باشه همسرت باشه یا پدر و مادرت باشه بهت احساس بی ارزشی و حقارت بدن. اصلاً خودت کاری می کنی که بهت گوشزد کنند که بی عرضه و بی ارزش هستی و این سیکل معیوب تا موقعی ادامه داره که خودت تصمیم بگیری از این تله بیرون بیایی.
وقتی که دچار بی ارزشی هستیم چیکار می کنیم؟
کسانی که خودشان را بی ارزش می دانند نمی توانند در رابطه ایی بمانند. در روابط عاطفی اغلب اوقات تحقیر می شود و یا اصلا وارد رابطه ایی نمی شود تا تحقیر نشوند ، بعضی مواقع تله به این صورت عمل می کند که شخص خودش را از اجتماع دور می کند ، چون احساس بدی را در ارتباط با دیگران تجربه می کند و کارهایی را انجام می دهد تا به اصطلاح خودمون تیپا بخورد و یا به او توهین کنند ، در نتیجه باور مرکزی آن شخص تایید می شود .
باور مرکزی افرادی که در تله بی ارزشی هستند جملاتی به این صورت است : من دوست داشتنی نیستم ، من به درد نمی خورم ، خیلی بدبختم ، من به شکست خورده ام ، کارای زیادی بلد نیستم ، خیلی ضعیفه و….
در نتیجه رفتاری می کند که باورش ( همان جملات بالا ) تایید شود .
کسی که دچار بی ارزشی می شود سعی می کند شخصیت واقعی خودش رو پنهان کند تا دیگران متوجه نقصهای اون نشوند و همیشه با خودش یک حس شرمساری و ترسی دارد از اینکه نکند دیگران شخصیت واقعی من رو بفهمند.
فردی که دچار بی ارزشی است خودش را به قدری با دیگران مقایسه می کند تا به خودش ثابت کند که لیاقت و عرضه آن طرف مقابل را ندارد کسی که احساس بی ارزشی می کند با اطرافیانش جوری رفتار می کند که طرف مقابل به خودش این اجازه را میدهد که مدام آنها را مورد توهین و تحقیرقرار می دهند. و این اجازه رابه اطرافیان می دهند ازاو ایراد بگیرند و بهش این دیالوگ را بگویند که تو یک فرد بی عرضه هستی.
اگر فردی از شما انتقاد به جایی می کند سریعاً در جبهه تدافعی می روید و به قدری حالتون بد می شود که احتمالش وجود داره که حتی با آن فرد درگیر شوید.
فردی که از بی ارزشی رنج می برد درحوادث و مسائل زندگی سریعاً ناامید می شود به سمت افسردگی می رود و خودش را کنار می کشد.
آنها به راحتی نمی توانند ابراز وجود کنند در جمعی به راحتی صحبت کنند و این کار برای یک فرد بی ارزش مثل کابوس های وحشتناک می ماند .
چگونه از تله بی ارزشی بیرون بیام؟
• اول سعی کنید نقاط ضعف و نقاط قوت خود را بنویسید
همه ما انسان ها یک سری از من خوب هستم ها و من بد هستم های مختلفی داریم .می توانیم برای من خوب نیستم ها برنامه ریزی کنیم همین آگاهی ها به شما کمک می کند که بتوانید حال بهتری را تجربه کنید که من بد هستم رو تغییر دهیم ویک قدم برای این کار بردارید.
مثلاً من چاق هستم قدم اول چیست ؟ بنابراین این موضوع یک( من بد هستم ) شماست که میتوانید برایش برنامه ریزی کنید . مثلاً روبروی این نقطه ضعف بنویسم از این به بعد برنامه ورزشی و رژیم قرار می دهم. یا مثلاً من تو جمع نمی توانم صحبت کنم مهارت های فن بیان را آموزش ببینم تا بتوانم از این مهارت استفاده کنم و این من بد هستم را به یک من خوب هستم تبدیل کنم البته تو بعضی از موارد این من بد هستم ها را باید بپذیریم.
• روی احساس ارزشمندی و عزت نفس خود به شدت کار کنید
شما باید بدانید که گوهر وجودی شما با همه نقاط ضعف و نقاط قوت ارزشمند است برای این موضوع می توانید به مقاله افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس سری بزنید.
• در روابط خود به دیگران مجوز ایرادگیری و تحقیر را ندهید
برای روابط خودتان حد و مرز تعیین کنید تا دیگران بدانند با شما چگونه رفتار کنند این شما هستید که با رفتار خود به دیگران نشان می دهید که پای خود را از گلیم شان بیشتر دراز نکنند.
• برای اینکه در جمعی بتوانید صحبت کنید تلاش خود را کنید و ابتدای دورهمی با یک فرد شروع به صحبت کنید . اگر زودتر شروع کنید این کار برای شما می تواند راحت تر باشد تا اینکه منتظر بمانید دیگران صحبت کنند. این گونه حس بی ارزشی شما بیشتر می شود و نمی توانید صحبت کنید.
• زمانی که احساس حسادت و مقایسه می کنید سعی کنید آن اتفاق را بر روی یک کاغذ بیاورید تا بتوانید آن را مدیریت کنید و این احساس را از دور مشاهده کنید .
به نقاط قوت خود و زندگی تان فکر کنید حتی بعضی مواقع آنها را یادداشت کنید ، ذهن ما بسیار فراموش کار است و به سرعت داشته هایشان برایمان عادی می شود و زندگی و توانمندی دیگران را بزرگ تر و قشنگ تر می بینم .این تمرین بسیار ساده کمک می کند که به واقعیت بیشتر نزدیک شوید و زندگی خود را همان گونه که هست ببینید یعنی نقطه زیبایی و نقاط کمبود .و به این درک می رسید که حس حسادت و مقایسه شما بی مورد بوده و می توانید آن را کنترل و آن فکر منفی را از خود جدا کنید.
سخن آخر
امیدوارم بتوانید از احساس بی ارزشی رها شوید آرزوی هر انسانی دیده شدن است تا بتواند گوهر وجودی ناب خود را پیدا و در این دنیا محقق شود تا حال بهتر و معنای بیشتری در زندگی خود ایجاد کند .امیدوارم این مقاله کمک بسزایی به شما کرده باشد منتظر نظرات و دیدگاه شما هستیم.